مرد بیکار عرب حرف سیاسی میزنی؟
در دمشق و در حلب حرف سیاسی میزنی؟
..
اردن و بحرین و لیبی نابرادر بوده اند
از برادر پیش اب حرف سیاسی میزنی؟
در سیاست گر جلو باشید کار مشکلی است
یک نفر گفت از عقب حرف سیاسی میزنی؟
در امور دیگران ما کی دخالت کردهایم؟
ظاهرا در حال تب حرف سیاسی میزنی
گر رطب را خورده باشی خوب میدانی که چیست
هیس! در جمع عزب حرف سیاسی میزنی؟
از رطب گفتم که یادم آمد از شیرینلبی
راجب(!) منع رطب حرف سیاسی میزنی؟
با ادبها شعرها گفتند و طوماری شده است
در کرامات وجب حرف سیاسی میزنی؟
گر نداری طاقت فرهاد و شیرینعقلیاش
کلهشقی بی سبب حرف سیاسی میزنی
قصه سرهم کردی و خود را نظامی جازدی
بی مجوز ای جلب حرف سیاسی میزنی؟
آن یکی میخواند شعرت را به آواز بلند
حال با ساز و طرب حرف سیاسی میزنی؟
*
گفت با شویش زنی بیدار شو بیدار شو
مرد گفتا نیمهشب حرف سیاسی میزنی؟
ترک واجب کردهای سنت به جا میآوری
در ادای مستحب حرف سیاسی میزنی؟
گفت دزدی آمده دارد چراغی هم به دست
گفت ای ام وهب حرف سیاسی میزنی
سال سختی از لحاظ اقتصادی پیش روست
این همه رنج و تعب حرف سیاسی میزنی؟
یا بکش پایین و یا این نرخ را تثبیت کن
ای وکیل منتخب حرف سیاسی میزنی؟!
گفت بیماری به دکتر از تورم در گلو
گفت اینجا در مطب حرف سیاسی میزنی؟!
خانمی در قاب بود و زیر انگشتش دماغ
غنچه داری روی لب حرف سیاسی میزنی؟
داد زد مشتی رجب: «سبزی بخر سبزی ببر»
حقهبازی مشرجب! حرف سیاسی میزنی؟
*
هیزم آتش شدی خود را به آتش میکشی
قال حمالالحطب حرف سیاسی میزنی؟
شاعری نخ داد و سوزن زد به زخم کهنهای ..
دوختندش روی لب« حرف سیاسی میزنی»!
نظرات شما عزیزان: